مهلتی بایست تا خون شیر شد

مدتی این مثنوی تاخیر شد

مهلتی بایست تا خون شیر شد

خون در بدن انسان يک گردشي دارد. همه ما در زندگي خون دلهايي متعددي برايمان وجود دارد و اصلا يک مهندس حساب‌گر دقيق يک سيستمي را طراحي کرده است که خون در جريان بدن انسان به گردش مي‌افتد و تبديل مي‌شود به شير.

حالا اين مثل را عرض کنم که خانمي که بچه شير مي‌دهد و قبل از اينکه بچه بدنيا بيايد همين خوني که در بدنش در حال گردش است که نجس و کثيف است وقتي وضع حمل مي‌کند و بچه‌اش به دنيا مي‌آيد. خون در گردش در بدن مادر وارد پستان مي‌شود و چه اتفاقي مي‌افتد، که همان خون رنگين قرمز که نجس و کثيف است که همچنين خوردنش هم پر از ضرر است با يک تغيير و تحولاتي تبديل به شير مي‌شود و اين شير شفا بخش است.

آن کسي که بدن را به اين شکل آفريده  و اين قدر دقيق و حساب شده کار کرده است اين نکته را مي‌خواهد به ما برساند که براي تبديل شدن خون به شير يک زماني لازم است و يک مراحلي که اين مراحل انجام شود خود به خود تبديل به شير مي‌شود و اگر کسي شتاب‌زده باشد و عجله کند قبل از اينکه خون تبديل به شير شود و آماده شود به خواهد اين ماده را بخورد به جاي اينکه انسان شود و کودک درون جانش رشد بکند تبديل به هيولا و خون‌آشام مي‌شود. اين درسي است که بدنمان به ما مي‌دهد.

 هر مشکلي در زندگي آدم هر خبر ناگواري در زندگي انسان يک خون است که در دل انسان وجود دارد و انسان بايد اين خون دل را چکار کند؟ بايد اين خون دل را به حال خودش رها کند تا دوران خودش سپري بشود و کم کم همان خون که آلوده‌است و نجس است و... تبديل به شير مي‌شود و وقتي که تبديل به شير شد انسان آن را مي‌خورد و کودک درون جانش رشد مي‌کند، نيرو مي‌گيرد، توان کارپيدا مي‌کند و بصيرتش روز به روز بيشتر مي‌شود اگر انسان خدا را قبول نداشته باشد يا ربُ‌العالَمين را قبول نداشته باشد (ربُ‌العالَمين به معناي مهندسي است که اين سيستم را طراحي کرده است.) به محضي که اولين خون دل در دلش وارد شد و اولين مصيبت در زنگي‌اش وارد شد از کوره در رفت و داد و فرياد کرد سعي کرد آن خون را بياشامد اين فرد قطعا خون آشام خواهد شد و جز تلخي و ناگواري و مرض چيز ديگري برايش به بار نخواهد نشست. ولي اگر اين سراغش آمد رها کرد و از کوره در نرفت و در انتظار نشست کم کم اين خون تبديل به شير مي‌شود و به نتيجه مي‌رسد. منتهي چيزي که اين وسط باعث خرابي کار مي‌شود اين است که کسي ايمان نداشته باشد به اينکه اين سيستم حساب کتاب دارد يعني فکر مي‌کند که خون هيچ‌وقت تبديل به خون نخواهد شد يا مثلا اين خون تبديل به شير نخواهد شد اما اين طور نيست تمام خونهايي که در زندگي انسان وجود دارد تمام خون دلهايي که وجود دارد اصلا تمام اينهارا همان مهندس در جهت همين مسير قرار داده است که اينها تبديل به شير و معنويت و رشد انسان شود اگر انسان ايمانش ضعيف باشد و ايمان به مربي و يا ايمان به ربُ‌العالَمين نداشته باشد به اين مصيبت مبتلا مي‌شود.

 پس ما بايد به ربَ‌العالَمين باور داشته باشيم و ايمان داشته باشيم و هيچ وقت هم نگران نباشيم و مظطرب نشويم .

اللهُمَ صَلِ علي محمد وَ آلِ محمد

دانلود ورد

دانلود صوت