معناي تسبيح ۱

معناي تسبيح ۱

آدميزاد در زندگي جمعي که قرار مي‌گيرد ناخودآگاه يک سگ از درونش شروع به پارس‌کردن و حمله‌کردن مي‌کند. سگي که در باطن آدميزاد نهفته است هميشه دنبال غذا مي‌گردد. يکي از غذاهاي اين سگ بديهاست.

آدميزاد اگر به اين سگ از درون جان خودش غذا بدهد، اين سگ آرام مي‌شود و به کسي کار ندارد؛ اما اگر از درون جان خودش به اين سگ غذا ندهد، به بيرون حمله مي‌کند.

همة ما از وقتي که عقل و شعور پيدا مي‌کنيم، دنبال عيب و نقص مي‌گرديم.

آدمها دو گونه‌اند: يا آدمي که عيب و نقصهاي خودش را فراموش کرده و هيچ عيب و نقصي در خودش نمي‌بيند. در اين صورت به محض اين‌که آدميزاد از عيب و نقصهاي خودش (عيب و نقصهاي ما همان غذايي است که سگ درون ما تغذيه مي‌کند) غافل شود و بديهاي خودش را نبيند، اين سگ بيدار مي‌شود. يا به طور مثال يک زن و شوهر و يا خواهر و برادر اگر سگ درونشان سير از بدي و عيب و نقص نباشد، شروع  به نگاه کردن به بديهاي طرف مقابل مي‌کنند و از اين وسط جنگ و آتشي به وجود مي‌آيد. به همين دليل يک زندگي تبديل به جهنم مي‌شود و معناي جهنم  همين است (که دو سگ گرسنة بديها در مقابل هم قرار مي‌گيرند.)

حالت بعدي اين است که در قرآن کريم آمده است که خوش به حال کساني که مشغول تسبيح‌کردن هستند. (تسبيح به اين معنا است که فردي آن‌قدر مشغول بديهاي خودش است به طوري که در بديهايش غرق است و در حال شناکردن است که ديگر به بديهاي ديگران کار ندارد) و هنگامي که فردي درپي بديهايش باشد و سگ درونش سير باشد، کم‌کم بديهايش رو به خوبي مي‌رود.

خدا مي‌فرمايد: (وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ) ما به زنبور عسل گفتيم که پرواز کن و بر روي گلهاي مختلف بنشين و تغذيه کن.

از دل زنبور عسل، عسلي بيرون مي‌آيد که در آن شفا است. خوش به حال کسي که در دل خودش و در باطن خودش آن قدر غرق بديهاست که سخنش و رفتارش مانند عسل شيرين و شفا بخش مي‌شود.

و اما کسي که بديهاي خودش را فراموش کرده همانند يک مگس مي‌شود و هميشه دنبال نجاسات مي‌گردد.

پس معناي تسبيح يعني غذادادن از درون خودمان به همان سگي که در باطن ما دنبال بديها است.  اگر مي‌گويند کافر آدم بدي است به اين معني نيست که سني، مسيحي و يا يهودي آدم بدي است؛  بلکه کافر به معني آدم بدبين، حسود و شکاک است و آدم از وقتي کافر مي‌شود که از بديهاي خودش فارغ مي‌شود و به سراغ بديهاي ديگران مي‌رود.

آدميزاد هر چه بيشتر در بديهاي خودش غرق باشد، به خدا نزديکتر است.

اللهُمَ صَلِ علي محمد وَ آلِ محمد

دانلود متن